جدول جو
جدول جو

معنی حق پذیر - جستجوی لغت در جدول جو

حق پذیر
(اِ تِ)
قبول کننده حق. پذیرندۀ حق:
به یک ندم برهاند حق ار بود یکدم
زبان و سینۀ حق گوی و حق پذیر مرا.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ لَ دَ / دِ)
رجوع به حق گزار شود
لغت نامه دهخدا
منقول. که قابل انتقال و جابه جا کردن است
لغت نامه دهخدا
(حَ)
که تصویر بر آن به آسانی نقش بندد. کنایه از کسی که کاری یا سخنی در او اثر گذارد:
موم از سر نرمی است چنان نقش پذیر.
؟
لغت نامه دهخدا
(گُهْ دَ / دِ)
که پذیرای رقم شود. که قبول رقم کند. که قابلیت رقم پذیری دارد. رجوع به رقم در معانی متداول در فارسی شود، قابل تحریر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ / دِ)
عقل پذیرنده. آنچه عقل آن را بپذیرد: این معنی عقل پذیر نیست، یعنی عقل از قبول معنی آن ابا دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(دی دَ / دِ)
قابل ارتجاع. (یادداشت بخط مؤلف) :
کمان تا فزونتر بود خم پذیر
فزون باشدش سختی زخم تیر.
اسدی.
پایم چو دو لام خم پذیر است.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(پِ دَ کُ تَ / تِ)
جمع کننده خس و خاشاک بدور خود:
تا چند خس پذیری آخر نه کهربایی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از حق گذار
تصویر حق گذار
داد گذار دادگر، سپاسگزار
فرهنگ لغت هوشیار
شدنی، امکان پذیر، عملی، ممکن، انجام پذیر
متضاد: تحقق ناپذیر، ناشدنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
حسّاسيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
Palpability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
palpabilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
palpabilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل بحث
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
ощутимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
Fühlbarkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
відчутність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
namacalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
可感知性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
palpabilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
حلالیت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
অনুভবযোগ্যতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
محسوسیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
palpabilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
kuguswa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
hissedilebilirlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
감지 가능성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
明確さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
قابل حلّ شدن، محلول
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
स्पर्शनीयता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
kemampuan dirasakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
ความชัดเจน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
tastbaarheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حس پذیری
تصویر حس پذیری
מוּחָשׁוּת
دیکشنری فارسی به عبری